آن که مست آمدودستی به دل مازدورفت
دراین خانه ندانم به چه سودازدورفت
خواست تنهایی مارابه رخ مابکشد
تنه ای بردراین خانه تنهازدورفت
دل تنگش سرگل چیدن ازاین باغ نداشت
قدمی چندبه آهنگ تماشازدورفت
مرغ دریاخبرازیک شب طوفانی داشت
گشت وفریادکشان بال به دریازدورفت
چه هوایی به سرش بودکه بادست تهی
پشت پابرهوس دولت دنیازدورفت
بس که اوضاع جهان درهم وناموزون دید
قلم نسخ براین خط چلیپازدورفت
دل خورشیدی اش ازظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زدورفت
همنوای دل من بودبه هنگام قفس
ناله ای درغم مرغان هم آوازدورفت
6339 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
1 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian